وینس لمباردی: «خستگی شجاع ترینها را بزدل میکند»
تا ۵ ۶ سال پیش در اکثر کتابهای موفقیت در مورد مدیریت زمان خیلی صحبت میشد. اما در چند سال اخیر مباحث از مدیریت زمان به سمت «مدیریت انرژی» سوق پیدا کرده.
شاید واقعا ته دل دوست دارید روز خیلی موفقی داشته باشید. برای روزتان از شب قبل برنامهریزی میکنید. کارها را اولویت بندی میکنید. تقسیمبندی مهم/فوری انجام میدهید و زمانبندی هم میکنید و تمام تکنیکهای مدیریت زمان را هم استادانه اجرا میکنید. صبح برنامه روزانهتان را مرور میکنید و شروع به کار میکنید. مثلا میخواهید یک چیز جدید یاد بگیرید و برنامهریزی کردهاید که با تمرکز از ۸ صبح شروع کنید و تا ۵ بعد از ظهر تمامش کنید و ناهار هم یک ساعت استراحت و … اما یه ساعتی درس میخوانید و کم کم خسته میشوید و تمرکزتان کم میشود و مدام حواستتان به چیزهای دیگر پرت میشود. پشت میز کمرتان درد میگیرد و به خودتان میگویید «برم قدم بزنم و نیم ساعت دیگه برمیگردم». بعد از برگشتن سرکارتان، چند دقیقه باز درس میخوانید و انرژیتان کم میشود و ناخداگاه موبایل را چک میکنید. یکم دیگه به درس خواندن ادامه میدهید اما خسته میشوید و حس کار کردن از سرتان میپرد و انرژی جسمی و انرژی ذهنی تمام میشود. ناهار میخورید و کمی سنگین میشوید، و بعد از ظهر هم با بازده نسبتا پایین کار میکنید و تا چشم به هم میزنید روزتان عصر شده و کل کار مفیدتان به اندازه ۲ ساعت هم نبوده.
و یا برنامهریزی میکنید که وقتی از سر کار به خانه بر میگردید، مثلا یک ساعت ساز تمرین کنید و بعد یک ساعت زبان بخوانید و بعد از شام کمی کارهای عقب مانده را انجام دهید.
مدیریت زمانتان عالی است، ولی به خانه که میآیید میبینید شب شده و هنوز هیچ کدوم کارها را به انجام نرساندهاید، چرا؟ چون حالش را نداشتید. چون انرژی نداشتید. انرژی جسمی و انرژی ذهنیتان پایین بوده.
حتما شنیدید که بازده کار توی شرکتها کمتر از ۶۰ دقیقه کار مفید است و ۱۰ ساعت تلف میشود که ۶۰ دقیقه کار مفید انجام شود.
برای زندگی خودم مدیریت انرژی یکی از اثر گذارترین نکات بود. هرگز نمیتوانید در زندگی کارهای خیلی بزرگی انجام دهید اگر در وضیعت جسمی و ذهنی و احساسی پرانرژی و سر حال نباشید.
یک ورزشکار حرفهای دیر یا زود درک میکند که اگر خارقالعاده عمل نکند هرگز نمیتواند قهرمان شود. به قول آن گفته قدیمی «پهلوان زیاده، ولی یکیه قهرمان». زندگی هم اینگونه است. اگر نتوانیم عملکرد عالی و شگفتانگیز داشته باشیم، هرگز نمیتوانیم در حوزه کاری یا زندگی قهرمان باشیم.
میدانید که مسابقات ورزشی حرفهای آنقدر طاقت فرسا است که بیش از تکنیک گاهی خستگی است که برد و باخت را مشخص می کند.
از تنیس باز اسطورهای، راجر فدرر، پرسیدند به نظرت اصلیترین تمایز بین حرفهایهای تنیس با آماتورها در چیست. فدرر گفت: «آماتورها وقتی امتیاز نمیگیرند ناراحت و عصبی میشوند و وقتی امتیاز میگیرند شادی میکنند. اما حرفهایها در هر دو حالت نفس عمیق میکشند و هنر استراحت کردن را بلد هستند.»
شاید بزرگترین لطفی که به خودتان در زندگی انجام دهید این باشد که به مدیریت انرژیتان بها بدهید، بیشتر استراحت کنید، غذاهایی بخورید که انرژی شما را بیشتر کنند و با تحرک کاری کنید که بدن به تحرک عادت کند و با تحرک به سادگی خسته نشود.
شما چه راهکارهایی برای افزایش بازده و انرژی روزانه امتحان کردهاید؟
نظر شما، در مورد این مطلب چیست؟
1 دیدگاه
بسیار عالی بود