وقتی یک ماده غذایی را میخوریم، این ماده وزن و حجم دارد و ماهیت «ماده» دارد. درون بدن این ماده در نهایت به چه چیزی تبدیل میشود؟ اینکه «بدن ما از مواد غذایی برای تامین انرژی استفاده میکند»، یعنی چه؟ آیا این مواد غذایی از «ماده» به «انرژی» تبدیل میشوند؟
وقتی کسی ۱۰ کیلو اضافهوزن دارد، یعنی ۱۰ کیلو «ماده» از جنس چربی در بدنش دارد. وقتی لاغر میشود این ماده چه میشود و به کجا میرود؟
یکی از ریشهایترین نکاتی که باعث شده مردم به صورت عمومی درک نادرستی از بسیاری از نکات علم تغذیه داشته باشند، این موضوع است. نکتهای که همه بدون استثنا در دوران راهنمایی و دبیرستان در درس علوم یاد گرفتهایم، ولی نکته جالبش این است که اکثر کسانی که حتی دکتر تغذیه هستند این نکته را فراموش میکنند و توضیحات غلط و عوامانهای در این رابطه به مخاطبان خود میدهند و همین باعث میشود یک سری باورهای بیاساس وارد دنیای تغذیه شود. شخصی به اسم «روبین مورمن» از چند صد نفر که اتفاقا اضافهوزن هم داشتند این سوال را پرسید و فقط ۳ نفر جواب درست دادند، حتی از کسانی که مشاور تغذیه بودند هم سوال کرد وتقریبا نصف مشاوران تغذیه جواب درستی ندادند.
نکته اول: معده و روده را نه جز داخل بدن حساب میکنیم، نه بیرون بدن، موادغذایی در روده هنوز جذب نشدند و کامل وارد سیستم بیولوژیکی بدن نشدهاند. مدفوع در واقعا ضایعات مواد غذاییای هست که هنوز اصلا جذب بدن نشدهاند و وارد سیستم بیولوژیکی بدن نشدند، در اینجا فقط به موادی که جذب میشوند کار داریم.
رایجترین جواب این سوالات بالا این است که مواد غذایی به انرژی تبدیل میشوند و بدن از این انرژی استفاده میکند. اما ماده هرگز به انرژی تبدیل نمیشود و انرژی هم هرگز به ماده تبدیل نمیشود (مگر در شکافت هستهای و واکنشهای اتمی که در سطح نوترونی اتمها انجام میشود، که کاملا خارج از بحث تغذیه هستند.)
قانونی داریم به اسم قانون پایستگی ماده: «ماده نه بوجود میآید و نه از بین میرود، بلکه از ترکیبی به ترکیب دیگری تبدیل میشود». و قانون پایستگی «انرژی» میگوید: «انرژی نه به وجود میآید و نه از بین میرود، فقط از نوعی به نوع دیگری تبدیل میشود». انواع انرژیهای مختلفی هم داریم: انرژی جنبشی، انرژی پتانسیل شیمایی، انرژی پتانسیل حرکتی، انرژی نور یا فوتون، انرژی گرمایی، انرژی هستهای و غیره.
وقتی تنفس میکنیم ملکولهای اکسیژن/O2 را وارد بدن میکنیم و در موقع بازدم دیاکسیدکربن/Co2 از بدن خارج میشود. این C ها و کربنهای اضافه از کجا میآیند؟
هر چیزی که میخوریم، چه چربی چه پروتئین و چه کربوهیدات، همگی ترکیبی از اتمهای کربن و هیدروژن و اکسیژن هستند، که به نسبتهای مختلف با هم ترکیب شدهاند.
این کربن/C هایی که در بازدم از بدن خارج میشوند، همان کربنهایی است که از خوردن مواد غذایی وارد بدن شدهاند. بقیه هیدورژنها و اکسیژنها از بدن به صورت آب H2O و ادرار خارج میشوند.
در اصل مواد غذایی که میخوریم از طریق تنفس دفع میشوند. ولی چون این نادیدنی است اکثرا فکر میکنند این مواد غیب میشوند یا به انرژی تبدیل می شوند!
پس انرژیای که از خوراکی ها بدست میآید از کجاست ؟؟؟
گیاهان آب H2O را از طریق ریشهها از خاک میگیرند و دیاکسیدکربن/Co2 را از هوا جذب میکنند و با کمک مادهای به اسم کلوروفیلیا سبزینه، با استفاده از انرژی خورشید ترکیب میکنند و مواد غذایی مثلا کربوهیدرات/C55H110O4 تولید میکنند. درون این موادغذایی انرژی خورشید به صورت انرژی پتانسیل شیمیایی ذخیره میشود.
در واقع اینکه میگوییم یک سیب ۱۰۰ کالری انرژی دارد، یعنی ۱۰۰ کالری از انرژی خورشید را درون خود ذخیره کرده است. وقتی غذاها را میخوریم این ترکیب کربن و هیدروژن و اکسیژن در بدن دوباره به اجزای اولیهاش شکسته میشود و به دیاکسید کربدن و آب تبدیل میشود، که از طریق ادرار و بازدم از بدن دفع میشوند و انرژیای که از خورشید درون غذاها ذخیره شده توسط سلولها مورد استفاده قرار میگیرد.
هیچ انرژیای از ماده تولید نمیشود و ماده هم به انرژی تبدیل نمیشود، مواد غذایی صرفا «حامل» انرژی خورشید به داخل بدن ما هستند. ظرفی برای نگهداری انرژی هستند. انرژی ما همان انرژی خورشید است که در گیاهان ذخیره میشود.
لطفا، از این به بعد کسی نگویید، غذاها به انرژی تبدیل میشوند.
نکتهی به ظاهر سادهای است و همه میدانستیم اما این نکته کلید حل برخی از معماهای دیگر است. به عنوان مثال: میدانیم که پروتئین به عنوان آجر در ساختمان سلولهای بدن ما به کار میرود. از طرفی افرادی که رژیم میگیرند کالری پروتئین را هم به عنوان انرژی غذاهایشان میشمارند. آیا امکان دارد که پروتئین هم به عنوان آجر و ماده به کار رود و از طرفی هم بدن ان را به عنوان انرژی بسوزاند و مصرف کند!! درک این مقاله کلید این معماست که چطور پروتئین هم به صورت انرژی مصرف میشود و هم به عنوان ماده در در سلولها جا میگیرد.
نظر شما، در مورد این مطلب چیست؟
به عنوان اولین نفر نظرتان را ثبت کنید: