تحقیقی بزرگ نشانداده است که مصرف کافئین به مقدار بیش از ۵۰۰ میلیگرم باعث میشود، احتمال ناباوری ۳۷ درصد بیشتر شود.
آنچه که یک خواننده از این تیتر برداشت میکند این است که اگر کافئین مصرف کند، به احتمالا ۳۷% باردار نخواهد شد. شاید هم اینطور برداشت میشود که از هر سه نفری که کافئین مصرف کنند یکی نابارور میشود. این زمین تا آسمان با حقیقت فرق دارد. در واقع آنچه از این تیتر مقاله برداشت میشود این است که لابد میتوان از کافئین به عنوان یک داروی پیشگیری از حاملگی استفاده کرد!!
به دلیل خواص آنتی اکسیدانی و خواص کافئین روی هورمونهای جنسی میدانیم که نه تنها کافئین اثر منفی ندارد، بلکه حتی اثر مثبتی هم میتواند داشته باشد. پس چطور این تحقیق بزرگ که محققهای مثلا متخصصی آن را انجام دادهاند این را نشان میدهد.
چه میشود که یک ماده مفید در یک تحقیقی با این تیتر به صورت یک سم معرفی میشود؟
اولا:
تحقیق افرادی که روزانه ۵۰۰ میلیگرم کافئین مصرف میکردند را با افرادی که کافئین مصرف میکنند را مقایسه کرده است. در این موارد اولین چیزی که باید بپرسید آیا این دو گروه فقط در مصرف کافئین متفاوت هستند یا موارد دیگری هم در نتیجه تاثیر گذار بودهاند؟
اولین سوال: چه کسانی روزانه ۵۰۰ میلیگرم کافئین مصرف میکنند؟ مسلما افرادی که با این دز واقعا بالا روزانه کافئین مصرف میکنند، افرادی هستند که خواب بد دارند، فشار عصبی رویشان است یا زندگی پرتنشی دارند که میخواهند از خواص تنش زادیی کافئین با این دز بالا استفاده کنند. افرادی هستند که احتمالا تمام تلاششان را میکنند تا کمتر بخوابند.پ
پس در بهترین حالت حتی اگر نتیجه تحقیق درست باشد، باید گفت… افرادی که خواب بدی دارند و فشار عصبی زیادی رویشان است و تلاش میکنند نخوابند و در نتیجه برای کاهش این تنشها به کافئین روی میآورند، احتمال ناباروی بیشتری دارند.
به این اشتباه در تحلیل آمار sampling selection bias میگویند.
وقتی محققان بین گروهی که کافئین بالای ۵۰۰ میلی گرم مصرف میکنند و افرادی که مصرف نمیکنند مقایسه میکنند، می فهمند که از هر ۳۰۰ نفر در گروه بدون کافئین ۱ نفر دچار این ناباروی میشود، اما در گروهی که کافئین با دز خیلی خیلی بالا ۱.۳۷ نفر دچار این ناباروری ممکن است شود.
اما ۰.۳۷ نفر در هر ۳۰۰ نفر نتیجه ای نیست که تیتر جذابی باشد، پس محققها کاری میکنند که بازی ریاضی است … در واقع اگر ۱.۳۷ را به ۱ تقسیم کنیم تا اختلاف نسبی به دست بیاید میشود ۳۷%، اما در اصل اختلاف واقعی این دو آمار ۱ نفر در هر ۱۰۰ نفر است.
این یعنی با فرض اینکه حتی جامعه آماری به درستی تقسیم بندی شده باشد و دچار selection bias نشده باشیم، از هر ۱۰۰۰ نفری که دز خیلی خیلی بالای کافئین مصرف میکنند ۱ نفر بیشتر دچار ناباروی میشود.
در علوم تجربی باید همیشه در نتایج این را در نظر داشت که همه چیز تجربی است و با توجه به شرایط بدون شک نتایج متغیر خواهد بود، حتی اگر سعی کنیم یک آزمایش بسیار شبیه آزمایشی دیگر ایجاد کنیم.، یعنی اگر همان محققان سعی کنند همان تحقیق را دوباره انجام دهند، بدون تردید نتایج با نتایج تحقیق قبل متفاوت خواهد بود و این تفاوتها بهذات جزئی از تعریف «علم تجربی» و «علم آمار» است.
به عبارت دیگر جمله اول این مقاله را میتوان به صورت درست به صورت زیر باز نویسی کرد.
تحقیقات نشان داده اند: «از هر ۱۰۰۰ نفری که دچار استرس زیاد در زندگی و بیخوابی و تنش زیادی در زندگی هستند،” حتی با وجود مصرف کافین که یک ماده مفید برای جلوگیری از این مشکل است”، “یک نفر” بیشتر “شاید و احتمالا” دچار ناباروی شود»
در انتخاب منابعی که اطلاعات علمی را به شما تزریق میکنند بسیار بسیار باید دقت کنید. اکثر مقاله نویسها و روزنامه نگارها که اینگونه تیترها برای مقالات انتخاب میکنند، هیچ دید علمی نسبت به قضایا ندارند. تحلیل درست تحقیقات علمی نیاز به دانش عمیق و احاطه کامل به مبحث دارد. دور و ور ما پر شده از این زباله های علمی …
بدون دیدگاه، دیدگاه خود را در زیر اضافه کنید!